جدول جو
جدول جو

معنی سایه بانه - جستجوی لغت در جدول جو

سایه بانه(یَ نَ)
دهی است از دهستان همت آباد شهرستان بروجرد، واقع در 12 هزارگزی جنوب خاوری بروجرد و 9 هزارگزی جنوب راه شوسه، هوای آن معتدل و دارای 51 تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سایه بان
تصویر سایه بان
چادر یا چیز دیگر که برای جلوگیری از آفتاب برپا کنند، هر چیز که سایه بیندازد و مانع آفتاب باشد، چتر، پرده، سایه گاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سایه گاه
تصویر سایه گاه
جایی که سایه دارد، سایبان، جای سایه، جای سایه دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیاه خانه
تصویر سیاه خانه
سیاه چادر، خیمۀ صحرانشینان، کنایه از خانۀ شوم و بدیمن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیاه دانه
تصویر سیاه دانه
گیاهی خودرو با برگ های بنفش و دانه های ریز سیاه که مصرف دارویی و خوراکی دارد، شونیز، سنز، سنیز، سیاه تخمه، سیسارون، بوغنج، کرنج، غرمج، کبودان
فرهنگ فارسی عمید
(یَ / یِ)
نسر. سایبان. جای سایه. محل سایه:
یکی بیشه دیدند و آب روان
بدو اندرون سایه گاه گوان.
فردوسی.
جوانی بکردار تابنده ماه
نشسته بر آن تخت در سایه گاه.
فردوسی.
خوش آمدش و برشد بدان جایگاه
بر آسود لختی در آن سایه گاه.
اسدی.
فروماند خسرو در آن سایه گاه
چو سایه شده روبروی سپاه.
نظامی.
رجوع به سایگاه و سایه گه شود
لغت نامه دهخدا
(یَهْ نَ / نِ)
شونیز. (دهار). رجوع به سیاه دانه شود
لغت نامه دهخدا
(وِ)
ده کوچکی است از دهستان پهلویدژ بخش بانۀ شهرستان سقز، در 14 هزارگزی جنوب بانه واقع است و30 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ نَ / نِ)
دارالرضاعه. شیرخوارگاه
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
کنایه از بندیخانه. (از فرهنگ رشیدی) (انجمن آرای ناصری) (شرفنامه). خانه تاریک. خانه ای تاریک که زندانیان را در آن بند نهند:
گیتی سیاه خانه شد از ظلمت وجود
گردون کبودجامه شد از ماتم وفا.
خاقانی.
، کنایه از خانه بی میمنت. (انجمن آرای ناصری) (فرهنگ رشیدی). خانه نامبارک. (شرفنامه) ، خیمۀ صحرانشینان. (فرهنگ رشیدی) (آنندراج) (انجمن آرا) :
سیاه خانه و عیدان سرخ بر دل من
حریف رضوان بود و حدائق اعناب.
خاقانی.
وقتی ناقه ای گم کردم و به جستجوی آن بر ناقۀ دیگر سوار شده و روان گشتم شب به سیاه خانه ای رسیدم. (از شاهد صادق)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
شونیز است که به فارسی سیاه بیرغ گویند. (فهرست مخزن الادویه) (تحفۀ حکیم مؤمن). حبهالخضراء. نانخواه. نانخه. نانخاه. نانوخیه. (یادداشت بخط مؤلف). شونیز یا سیاه دانه دارای پنج تا هشت گلبرگ و دانه های سیاه رنگ آن از پنج تا هشت است و دانه های سیاه رنگ آن در برگه های وسط گل قرار گرفته و بوی مخصوصی دارد. (گیاه شناسی گل گلاب ص 200)
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ)
آفتاب گیر. (رشیدی). ساباط. (زمخشری) (المنجد). ظلّه. ظلّه. (منتهی الارب). مظلّه. (دهار). غیایه. (منتهی الارب) : بر سر رستم ستاره ای زده بودند که او را سایه همی داشت باد بر آمد و آن سایه بان بر آب افکند. (ترجمه طبری بلعمی). دیگران سایه بانها داشتند از کرباس. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 641).
مه را دو نیمه کرد و بدست چو آفتاب
سایه زبر زمینش و از ابر سایه بان.
خاقانی.
ای ملک راستین بر سر تو سایه بان
وی فلک المستقیم از در تو مستعار.
خاقانی.
از پرّ عقاب سایه بانش
در سایۀ گرگ استخوانش.
نظامی.
بچند روز دگر آفتاب گرم شود
مقر عشق بود سایه بان و سایۀ بان.
سعدی.
بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد
بهار عارضش خطی بخون ارغوان دارد.
حافظ.
رجوع به سایبان شود.
- سایه بان سیمابی، کنایه از ابر. (رشیدی). رجوع به سایبان سیمابی شود
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ نَ / نِ)
قسمی مروارید بزرگ است که به بیضه ماند. (از الجماهر بیرونی ص 129)
لغت نامه دهخدا
(یِ)
دهی است از دهستان درزوسایه بان بخش مرکزی شهرستان لار. واقع در 123 هزارگزی شمال خاورلار در دامنۀ کوه پیر خروس و دارای 221 تن سکنه است. آب آنجا از چاه و باران تأمین میشود. محصول آن غلات، دیمی، لبنیات و خرما. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سیاه خانه
تصویر سیاه خانه
سیاه چادر، زندان محبس، خانه بدیمن منزل بی میمنت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سایه گاه
تصویر سایه گاه
جایی که سایه دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیه خانه
تصویر سیه خانه
سیاه چادر، زندان محبس، خانه بدیمن منزل بی میمنت
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره آلالگان جزو خربقیها که پوشیده از کرکهای ظریف است و برخی گونه ها ممکن است فاقد کرک باشد، این گیاه به طور خودرو و دراکثر نقاط و از جمله ایران میروید. برگهایش دارای تقسیمات باریک و گلهایش منفرد و دانه اش تیره رنگ و سه گوش و دارای بویی مخصوص است. ارتفاع آن تا 40 سانتیمتر می رسد و گلهایش آبی رنگند. سیاه دانه را نانوایان برای خوشمزگی نان در موقع پخت روی آن میریزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاه خانه
تصویر سیاه خانه
((نَ یا نِ))
زندان
فرهنگ فارسی معین
سایبان، سایه، مظله، نش
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سایه بان
فرهنگ گویش مازندرانی